جستجو
Close this search box.
جستجو

نیمه ی آبان

نیمه های آبان بود
و من
تازه متولد شده بودم
سرمست از شادی روز تولد
و لذت هدیه ها
که تو…
آه!…
تو و چشمهایت…
تو و حرفهایت…
انگار خدا هم میخواست به من هدیه ی روز تولد بدهد…
در میان آن همه شادی
یک لحظه
دلم لرزید
تمام قندهای دنیا در دلم آب شد
گیج بودم
گیج چشمهایت…
گیج احساسی که نمیدانستم نامش چیست
و در یک لحظه جهانم را زیر و رو کرد…
و تو اما
بیتفاوت
و سرد
حرفهایم را از چشمهایم نخواندی
شب به شوق دیدارت در یک روز دیگر چشمهایم را بستم…
و امروز…
سالهاست هر روز برایم نیمه ی آبان است
فرقی نمیکند پاییز باشد یا بهار
کادوی یک روزه ی تولدم!
من هر روز به شوق باز دیدنت متولد میشوم

۳۷ دیدگاه دربارهٔ «نیمه ی آبان»

سلاااام سلاام و درووود بر آبجی فرزانه خوبی آیا مرسی بابت این دل نوشته ی عاااالیییی زیبا واقعاً که خععععلی عاااالییییییی و زیبا بودا و به دلم کلی نشست دعایم کن که بد جور اتفاقات روزگار داره بهم فشار میاره دعام کن شاید این روزای سخت و لعنتی زودی تموم بشه دعام کن تا این بدیهایی که داره به سمتم میاد زودی شرش از زندگیم پاک شه ممنونم از بابت این پست در پناه حق بدرود و خدا نگه دار

سلااااام احمد
خدااااایااااا همین لحظه تمااااااام مشکلات احمد رو حل کن
تو هم توکلت فقط به خودش باشه
بخدا الآن که دارم جواب کامنتا رو میدم دارم یه تصمیم بزرگ و مهم تو زندگیم میگیرم که نمیدونم نتیجش چیه
پس تو هم خییییلی واسم دعا کن

آسمان آبی ست اما باز باران بهتر است
از تمام ماه های سال ، آبان بهتر است

آمدی در شهر تا میخانه ها را وا کنی
بسته باشد دکه های دین فروشان بهتر است

زنده باید بود چون شبهای مویت زنده اند
زندگی با شیوه شب زنده داران بهتر است

هرکسی را غصه ای تا مرز مردن می برد
شاعران را مرگ با اندوه جانان بهتر است

شهر از وقتی که اینجایی بهاری تر شده ست
آسمان آبی است اما باز باران بهتر است

#امین_ترابی

سلام فرزانه جون مرسی مثل همیشه عالی بود.
منم متولد آبانم و مطلبت با حال و هوای الآنم خیلی سازگار بود.
نکنه برای من نوشته بودی!
طاعاتت قبول و التماس دعا که خییییییییلیییی محتاج دعا هستم.

دیدگاهتان را بنویسید