سلامی به وسعت دلهای شما عزیزان به تمامی شما عزیزان محله نابینایان. امید که هر لحظه از زندگیتون سرشار از بهترینها باشه! گاهی مواردی به ظاهر کوچیک میتونن سبب چنان مشکلات بزرگی بشن که اثراتشون به این سادگی از بین رفتنی نیست. به عنوان مثال، شاید عبارت اضطراب اجتماعی به گوشهای ما بیگانه نباشه. اما این پدیده چیه و به چه دلیل ظاهر میشه؟ چه تأثیراتی در زندگی فردی و اجتماعی ما داره و برای رفعش چه راههایی در دسترسمونه؟ شاید باورش سخت باشه ولی این حالت ناخوشآیند در افراد حاصل تکرار نکات ریزیِ که تداومشون شبیه خاری تیز در روح زندگیمون نفوذ کرده و به سلامت روانمون
Tag: شماره 5
شکلِ نور. بچه که بودم، ترینها واسم خیلی جذاب بودن. ترینهای بچگیم رو دوست داشتم. واسم جالب بودن و منشأ کلی تصورات رنگی که عشق میکردم باهاشون. بزرگترین بستنی دنیا. بلندترین ساندویچ دنیا. بزرگترین قوطی کرم دنیا که دوست داشتم. قشنگترین عروسک دنیا. نوجوون که شدم، ترینها همچنان واسم جاذبه داشتن. ولی ترینهام عوض شده بودن. حالا دیگه مدل دیگه ای میدیدمشون. حالا دیگه بین ترینهام تمامشون هم دروازهی رویاهای رنگی نمیشدن. بلندترین شب دنیا. ترسناکترین داستان دنیا. طولانیترین راه دنیا. بزرگ که شدم، فهمیدم همهی ترینها هم شیرین و جذاب نیستن. گاهی بینشون مواردی پیدا میشه که واقعا ترجیح میدی هرگز ندونی. دردناکترین خاطرهی دنیا. بدترین اتفاق دنیا.