جستجو
Close this search box.
جستجو
دسته‌ها
نشریه تنآوا

نشریه تن‌آوا، شماره 7. چگونه لبخند زدن را به یک کودک نابینا بیاموزیم؟

گاهی با مواردی به ظاهر کوچک مواجهیم که اگر درشون عمیق بشیم می‌بینیم که بسیار بزرگن. مثلا یک فرد بینا هرگز با این پرسش مواجه نیست که «لبخند زدن» یعنی چه؟ چه طور اتفاق می‌افته و چه طور به کسی توضیح بدیم که چه جوری لبخند بزنه. این قبیل موارد در میان افراد بینا به طور خودکار از طریق مشاهده حل میشن و اصلا به حساب نمیان. اما آیا بدون مشاهده هم کار به همین سادگیه؟ تا حالا سعی کردیم برای یک کودک نابینا مفهوم لبخند‌رو توضیح بدیم؟ مربی یک کودک نابینا این تجربه عجیب و چالش‌برانگیز‌رو داشته و تصمیم گرفته که اون‌رو با دیگرانی که به مواردی از
دسته‌ها
شعر و دکلمه

شبیه باغ یخزده!

به شانه های سست باد، سخت تکیه داده ام و گریه های خویش را، به باد هدیه داده ام! پر از سکوت تلخم و اسیر بغض خاطره تمام خنده های خود، به زیر پا نهاده ام! میان این شب سیه، به زیر ضربه های درد شبیه مرده ای فقط، به خاک غم فتاده ام! خموش و سرد و ساکتم، شبیه باغ یخزده مسافری غریب و گنگ، اسیر بهت جاده ام! ز پشت خنجرم زدند و خنده بر لبانم است چقدر پیش دیو خصم، صبورم و چه ساده ام!